بگذار فکر کند تو از مریخ آمدهای!
بگذار فکر کند تو از یک دنیای دیگری اصلن!... مسخرهاش نکن. با دوستان همجنست که میروی بیرون، میروید پارک، کافه و غیره...، این بار که حرفش افتاد، نگو: «هه!... بچهها! بچهها!... طرف یهجوری دوستم داره و عاشقمه، یهجوری نگام میکنه و باهام رفتار میکنه، که انگار کسی تو زندگیش نبوده تا حالا؛... انگار کسی تو زندگی من و با من نبوده تا قبل از این!»... خب، اشکالش چیست؟ غریب است برایت؟ تعجب کردی نه؟... نه، مسخرهاش نکن. بگذار فکر کند تو یک آدمِ دیگری. از دنیای دیگری آمدهای. بگذار طوری نگاهت کند و رفتار کند، که انگار تا الان هیچکدامتان با هیچکس نبودهاید! تجربه و گذشته و اتفاقِ تلخی ندارید. بگذار طوری دوستت بدارد و عاشق شده باشد، که انگار تویی فقط در این دنیا و حالا او پیدایت کرده. کشفت کرده!... در ذهنش دنیایِ خیالی و رویایی ساخته با تو؟ خب مگر این پایین و در این دنیای واقعی و گندِ روی زمین چه خبر است؟ چه گُلی بهسرمان زده این دنیا که قرار باشد بهش بنازیم؟!
مسخرهاش نکن. بگذار خاص نگاهت کند. جدید!... بگذار طوری رفتار کند و طوری دوستت داشته باشد، که انگار تو تا حالا با هیچکس نبودی و خودش با هیچکس نبوده و تازه قرار است ماجراجوییِ عاشقانهتان را شروع کنید باهم!... توی ذوق و شوقش نزن. تعجب و حیرت هم نکن. از من میشنوی زود قدر و ارزشش را بدان تا از دستت نرفته. چون میدانی؟ نگاه ناب و کمیابِ عاشق به معشوق، همین شکلی است.